ترنمِ سلام

باشد تا قلم، ترنمی از خون سرخ شهیدان داشته باشد...

ترنمِ سلام

باشد تا قلم، ترنمی از خون سرخ شهیدان داشته باشد...

ترنمِ سلام

دوستم ازم پرسید یعنی ما لیاقت داریم جز ۳۱۳ نفر یار حضرت مهدی باشیم؟
خندیدم و با شرمندگی گفتم
بیا بشینیم گریه کنیم رفیق ...
ما جز ۲۰ ملیون زائر کربلا هم نیستیم...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱۱ آبان ۹۵، ۱۵:۳۶ - قاسمی
    سلام.

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روحانی» ثبت شده است

 

 

 

بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به امریکا و شوروی و انگلستان ـ این جهانخواران بین المللی ـ استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خویش را به دست گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان عرضه کنند. افسوس که هنوز عده‏ای از روشنفکران نمی‏توانند دست از غرب و یا شرق بکشند؛ و این دو را سر مشق کارهای خود قرار داده‏اند. امیدواریم با تحول فرهنگ حاکم اسلامی، این گروه به خود مشغول و از مردم بریده به خود آیند و اصالت خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند.

امام خمینی (ره) 18/4/58

هر ساله اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل که در نیویورک مقر این سازمان برگزار می شود، میزبان متن و حاشیه هایی بعضا پر رنگ از متن در عرصه سیاست خارجی کشورمان است و بنا به سیاست دولت های وقت، تمرکز و تاکید بر موضوعات مختلفی انجام میگیرد.

با روی کار آمدن دولت یازدهم در سال گذشته و تغییر رویه دیپلماسی کشور و روی کار آمدن دارو دسته نیویورکی ها در وزارت امور خارجه و نیز وعده انتخاباتی دولت برای فیصله دادن به مناقشه هسته ای از طریق مذاکره -به گونه ای که هم سانتریفیوژها بچرخند و هم چرخ کارخانه ها- که زمینه ساز سیاست تنش زدایی با دنیای غرب به ویژه آمریکا خواهد بود، سفر سال گذشته رئیس جمهور به نیویورک برای آن دسته از افرادی که راه حل تمام مشکلات اقتصادی را در ایجاد رابطه با آمریکا میدانستند از اهمیت دوچندان برخوردار بود.

از جمله حاشیه های پررنگ تر از متن، انجام اقدامات نابجایی همچون گفتگوی تلفنی روحانی و اوباما و نیز جلسه وزیران امورخارجه ایران و آمریکا که برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی صورت گرفت –و با تذکر جدی رهبر معظم انقلاب روبرو شد- علاقه شدید این دولت را برای تابوشکنی نشان داد.

با بی نتیجه ماندن مذاکرات هسته ای، نقض مکرر توافق ژنو و برملا شدن زیاده خواهی های غرب در مقابل انعطاف دولت یازدهم، امید می رفت که خوش باوری و نیز ساده انگاری افراطی رخنه کرده در نهاد برخی سیاسیون و دیپلمات های دولت رخت بر بندد و جای خود را به عدم اعتماد به دشمن و ایستادگی و خودباوری انقلابی بدهد ولی بنا به رویه دولت تدبیر و امید!! ، این امید نیز ناامید گردید و رسانه های زنجیره ای و حامیان دولت در استانه سفر دوم روحانی به نیویورک، شروع به زمینه سازی برای انجام ملاقات بین اوباما و روحانی در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل نمودند که با واکنش انقلابی مردم مسلمان، مجبور به عقب نشینی شدند.

ولی علاقه افراطی تیم دیپلماسی دولت به تابوشکنی و در نوردیدن خط قرمزها، کار روحانی را به جای ملاقات با اوباما به ملاقات با دیوید کامرون نخست وزیر دولت انگلیس کشاند و اینگونه است که رئیس جمهور انقلابی ترین  کشور دنیا از ملاقات با شیطان بزرگ به ملاقات با پدر استعمار و روباه پیر رسید

دیداری که برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سطح سران دو کشور برگزار شد و با واکنش های زیادی در سطح کشور و در میان مردمان آزادی خواه سراسر جهان مواجه شد.

برای بر شمردن سوابق جنایت و خباثت و توطئه دولت انگلستان-که برای همه دنیا واضح و آشکار و مبرهن است- چه در دوران قبل از انقلاب اسلامی و چه پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، به طومار بلندبالایی نیاز است که این وجیزه مختصر را یارای برشمردن آن نیست.

اینکه کدام تحلیل غلط و اشتباه محاسباتی و یا کسب کدامین منفعت ملی، روحانی را به دیدار دیوید کامرون کشاند سوالی است که انتظار می رود که دولتمردان و طراحان و برنامه ربزان این ملاقات بدان پاسخ گویند ولی سخنرانی کامرون درست پس از دیدار با روحانی و توهین های مکرر و تحقیر ملت ایران و نیز تعیین تکلیف برای ملت انقلابی و دولت ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، تحلیل ها را درباره ثمرات و نتایج این دیدار دچار سردرگمی نموده است.

اینکه چرا پس از نرمش های مکرر دولت یازدهم و انعطاف نشان دادن در مباحث مورد مناقشه و نیز تغییر لحن و ادبیات دولتمردان در مواجهه با غرب و حتی پس از گفتگوی تلفنی با رئیس جمهور آمریکا و دیدار با نخست وزبر انگلیس، اینچنین لحن و ادبیات طرف غربی گستاخانه شده است و روز به روز نیز جری تر می شود، ریشه در همان تحلیل غلط و عدم دشمن شناسی رسوخ کرده در بدنه دولت دارد که رهبری فرزانه انقلاب اسلامی بارها  خطر آن را به دولتمردان گوشزد فرموده بودند و از بی فایده بودن و عدم خوش بینی به مذاکرات سخن رانده بودند که مع الاسف با غفلت و یا تجاهل دولت مواجه شد.

انتظار می رفت که ریاست جمهور که پس از اوباما و کامرون در در مجمع عمومی سازمان ملل به سخنرانی می پرداخت به جای طرح دوباره برخی کلیات اصولی همانند سال گذشته، پاسخ این گستاخی آشکار نخست وزیر انگلیس را میداد که متاسفانه این نیز محقق نشد.

موضع گیری های وزیر امور خارجه و سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور در مقابل این جسارت در جای خود قابل تقدیر است ولی در عرف دیپلماسی جواب اینگونه اقدامات باید توسط شخص رئیس جمهور به عنوان همتای کامرون داده می شد.

به عقیده نگارنده، ادبیات و مواضع دکتر روحانی در یک سال اخیر بخصوص در عرصه سیاست خارجی، این توهم و خیال خام را برای طرف غربی ایجاد کرده است که در بالاترین سطح اجرایی جمهوری اسلامی ایران هم اراده ای برای پاسخگویی و جواب متقابل –همانند آنچه در مقابل منتقدین داخلی انجام میگیرد- به اینگونه توهین ها و گستاخی ها وجود ندارد و این اشتباه محاسباتی میتواند بخشی از علت توهین های اخیر نخست وزیر انگلیس باشد. 

امید است که با موضع گیری صریح و انقلابی –هر چند با تاخیر- و نپذیرفتن نماینده انگلیس در اجلاس آتی 5+1 و نیز بیرون آمدن از توهم "دوست پنداری غرب" زمینه برای تکرار این گستاخی ها از بین برود، ان شالله.

 

ﺩﻭﻟﺘﻤﺮﺩ ﺍﮔﺮ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ "ﮊﻧﻮ "
ﻫﻤﻪ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ
ﻣﯿﮕﺬﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺷﻢ
ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ...

 ﮐﺮﺑﻼ...

ﺣﺮﻡ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺤﻮﺍﺋﺞ ...

  • دلتنگ کربلا

«مرگ بر امریکا» با تلفن نیامده که با تلفن -آنهم تلفنی که معلوم نیست چه کسی میس اول را انداخت؟!- برود.

«مرگ بر امریکا» با دیدار نیامده که با دیدار برود. «مرگ بر امریکا» با دیپلماسی نیامده که با دیپلماسی برود.


پ.ن: کوبنده تر از همیشه ... مرگ بر آمریکا

  • دلتنگ کربلا

ما موظف به عدل هستیم، نه اعتدال و تعادل. فرق اساسی عدل و اعتدال آن است که در عدل هرچیزی در جای خود قرار می گیرد پس نقصی ندارد؛ ولی در اعتدال و تعادل با توجه به عرضه و تقاضا کارها صورت می گیرد، و برابر خواست مردم سخن گفته و برنامه تولید می شود.

آیت الله جوادی آملی

۴ سال قبل، وقتی کاندیدای محبوبمان با ٢٤ میلیون رأی رئیس جمهور شد، سخت طالب آن بودیم که شادی کنیم.

دوست داشتیم به خیابان بیائیم و خستگی یک انتخابات داغ و پر تنش را از تن به در کنیم.


اما وقتی به خیابان آمدیم

جز آتش و دود و اعتراض چیزی ندیدیم

شیشه خیابان‌ها را شکستید و به مردم و نظام تهمت زدید و همه قواعد سیاسی و انسانی را زیرپا گذاشتید و ما «فقط» نظاره می‌کردیم.

آمدیم برای شادی دل‌های دوستانمان «بوق» بزنیم؛ اما دیدیم که بوق زدن به نماد اعتراض تبدیل شد
شادی رأی آوردن کاندیدای محبوبمان را به زهر تبدیل کردید و در جلوی چشم ما،
رأی ما را «دروغ» خواندید...

این خاطرات در ذهنم رژه می‌روند وقتی می‌بینم شما را که حالا، با شور و شعف وصف ناشدنی
به خیابان‌ها آمده‌اید؛ شاد هستید و بوق و سوت و کف می‌زنید
ما فرصت شادی کردن را از شما نمی‌گیریم؛ این پیروزی گوارای وجودتان باد...

بغضم می‌گیرد وقتی یاد ۴ سال قبل و مظلومیت نظام می‌افتم
حسرت آن روزها و شادی نکرده خود را نمی‌خورم؛ اما نمی‌توانم آه نکشم.

سعید جلیلی پای خود را در مسابقه از جان گذشتن فدا کرد تا مجالی برای مسابقه جهالت شما فراهم باشد جناب مطهری!


جلیلی آنروزی که باید، یک پایش را داد تا شما با خیال راحت بشوید «دکتر مطهری» و یک پای دیگرش را نگهداشت تا کیلومترها راهی که هاشمی و خاتمی و روحانی عقب نشینی کرده بودند را بر گردد؛ جلیلی همین الان هم با همین پای یکدانه ،کیلومترها جلوتر است از اکبر و فائزه و مهدی!

Check Page Rank of your Web site pages instantly:

This page rank checking tool is powered by Page Rank Checker service